محل تبلیغات شما


بیا  571 عاشفانه  عارفانه
بیا شیرین  صدایم کن  ،   بیا دل را سرایم کن
نگاهی کن به این عاشق، ز غم هایم رهایم کن
بریز از لب، می و ساغر، بریز از کوزه‎ی جانت
بریز و   با   دو  چشمان  شرابی  مبتلایم   کن
خراب قصه هایم من، اسیر غصه هایم من
بیا روح و جوارح را، به نام غصه هایم کن
ز درد دوری تو خون چکیدم از دو چشمانم
پر از رنجم رهایم کن، پر از دردم دعایم کن
تو می‎دانی فلک با من سر سازش ندارد لیک
برایم   مهربانی آور  و   شادی   عطایم   کن
اگر در شعر می‎جوشم، اگر از عشق می‎سوزم
برای  با  تو بودن بود ،  بیا خود  را برایم کن
#محمد_باقر_انصاری_دزفولی   

تنهادلیل زندگی۵۷۴

باران..اجتماعی فرهنگی 578

قبلهء عشق...عاشقانه عارفانه .573

کن ,بیا ,هایم ,بریز ,تو ,ز ,بریز از ,پر از ,غصه هایم ,من سر ,سر سازش

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دلنوشته های تنهایی من Kenneth's collection دلنوشته های متین ( مهر من در دل تو ) liselldimar مبلمان، دکوراسیون و معماری داخلی دُنیایِ فُوتابا خبر نداری از دلم trodcacoplue اخلاق lanettioto