شهر بهاران475. باباباقر
ای دوست
هزاران فرسنگ باقیست هنوز
تا رسیدن به شهر بهاران
گذر باید کرد
از این جاده های تاریک و پر پیچ و خم وناصاف
گذر باید کرد
از جاده های پر از برف و طوفان و تگرگ،
درشب سرد و سکوت وظلمتزا
گذر باید کرد
از جاده های پر از گرگ و درنده وحشی،
گذر باید کرد،
باید رفت
تا به مقصود رسید
زمان و مکان سر جنگ دارد باما
حرکتی باید کرد
جاده ها را زیر پا باید گذاشت
زیرا چاره ای نیست
توقف با مرگ همسان استاینجا،
روزها و شبها باید رفت
رد شد از موج طوفان دریاها
ازصحرا ها ،دشت ها
کوه ها ، جنگل ها
روزها و شبها باید رفت
تا به رسیم
به شهر عشق وخدایی
رهایی و آزادی
به شهر دوستی و یک رنگی
به شهر بهاران
به شهر دوستی و یک رنگی
به شهر بهاران
#م_ب_انصاری_دزفولی
درباره این سایت